فهرست مطالب
فصلنامه روان شناسی و دین
سال پانزدهم شماره 2 (پیاپی 58، تابستان 1401)
- تاریخ انتشار: 1401/06/31
- تعداد عناوین: 12
-
-
صفحه 7
این پژوهش با هدف شناسایی مولفههای انگیزشی رفتار حمایتی و ارایه الگویی بر پایه منابع اسلامی با روش «کیفی تحلیل محتوا» انجام شد. بدینمنظور از آیات و روایات دربردارنده واژههای مرتبط با رفتار حمایتی در منابع اسلامی، مفاهیم انگیزشی رفتار حمایتی استخراج گردید و از تحلیل این مفاهیم، مولفههای انگیزشی رفتار حمایتی بهدست آمد. به منظور ارزیابی مفاهیم انگیزشی و مولفههای انگیزشی رفتار حمایتی در منابع اسلامی، از نظرات هفت خبره از طریق پرسشنامه درجهبندی محتوایی، روایی یافتهها بررسی شد. یافتهها نشان داد: مولفههای انگیزشی رفتار حمایتی به سه دسته مولفههای شناختی (ادراک مسیولیت اجتماعی، نظارت خداوند بر اعمال، جبرانگری خداوند، برگشت اعمال خیر به فاعلش و شناخت وظایف اجتماعی)، مولفههای گرایشی (بیمیلی به دنیا، میل به خیرات، نهراسیدن از فقر، مهربانی نسبت به مضطر و ترس از جهنم و اشتیاق به بهشت) و مولفههای رفتاری (رفتار ایثارگرانه، خیر کثیر، احسانورزی و التزام بهدستورات خداوند) تقسیم میشوند. برای ارایه الگوی انگیزشی رفتار حمایتی، به منظور تبیین روابط بین مولفهها با بهرهمندی از روایات و مطالعات اندیشمندان اسلامی، این نتیجه به دست آمد که مولفههای شناختی و گرایشی با تعامل یکدیگر منجر به مولفههای رفتاری میشوند.
کلیدواژگان: رفتار حمایتی، منابع اسلامی، انگیزش، نوع دوستی، رفتار یاریگرانه -
صفحه 25
هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین مبانی روششناختی در روانشناسی اسلامی است. بدینمنظور، به منابع دست اول اسلامی، از جمله قرآن و روایات و نیز منابع فلسفی مراجعه شد و دادههای مربوط به نحوه شناخت، روشهای شناخت و ابزار شناخت جمعآوری گردید. دادهها به شیوه «تحلیل محتوای کیفی متون» بررسی و با مباحث روانشناختی مقایسه گردید. یافتهها نشان داد: اولا، سه چارچوب کلی یا پارادایم اثباتگرایانه، هرمنوتیک و انتقادی بر روششناسی موجود در روانشناسی حاکم است. ثانیا، روش تجربی در روانشناسی معاصر برای کشف واقعیتهای روانی، سیطره دارد. روش تجربی و بهطور خاص روش آزمایشگاهی هر دو از اندیشههای بنیادین مادیگرایی نسبت به انسان و منحصرسازی شناخت به مجاری حسی برخاستهاند. اما از منابع اسلامی به دست میآید: 1) روش بررسی همواره تابع ماهیت موضوع است و امری دلبخواهی نیست. 2) روشهای کشف واقع متنوعاند و روش تجربی تنها نسبت به یک دسته از واقعیتها بسندگی دارد. 3) روش تجربی قابل اعتماد است و اطمینان عرفی در پی دارد و گاهی یقینآور است. 4) روش نقلی برای شناخت واقعیتهای فراحسی و فراعقلی کاربرد دارد و راهی برای کشف واقع است. 5) راه شناخت واقعیتهای غیرمادی، مانند ماهیت پیکره انسان عمدتا استدلال عقلی است. 6) ابزار نهایی شناخت که بر همه روشها سیطره دارد، عقل است. 7) ارزشمداری بر انتخاب روشها و فنون حاکم است. 8) چارچوب یا پارادایم حاکم بر روششناسی اسلامی «واقعگرایی عقلانی» است.
کلیدواژگان: چارچوب نظری (پارادایم)، مبانی روش شناختی، روان شناسی اسلامی، روش شناسی، روش -
صفحه 45
اندیشمندان علم روانشناسی و فلسفه در اینکه انسان دارای یک بعد است و تنها بدن یا روح دارد یا دوبعدی و یا سهبعدی است، اختلافنظر دارند. در این میان صدرالمتالهین و ویکتور فرانکل (پیشرو مکتب معنادرمانی) انسان را دارای ابعادی سهگانه میدانند. صدرالمتالهین به سه بعد بدن، نفس و عقل، و فرانکل به سه بعد بدن، روان و روح قایل است. هدف از این تحقیق توصیف دقیقتر ساختار وجودی انسان به منظور تبیین بهتر پدیدههای انسانی است تا گامی در جهت تحقق روانشناسی اسلامی باشد. این پژوهش با روش «توصیفی تحلیلی» به مقایسه این دو دیدگاه پرداخته و کوشیده است از روش «تطبیقی فراتاریخی» بهره ببرد. از یافتههای این پژوهش آن است که دیدگاه صدرالمتالهین و ویکتور فرانکل در مبانی هستیشناختی و معرفتشناختی تفاوتهای زیادی دارند. این دو دیدگاه در اصول شباهتهایی دارند؛ مانند اصل «هدفمندی انسان». از سوی دیگر تفاوتهایی نیز دارند؛ ازجمله اعتقاد به هدفمندی خدا و جهان از نظر صدرالمتالهین و انکار آن از سوی فرانکل. در ساختار وجودی انسان بیشترین شباهت در بعد بدن و بیشترین تفاوت در بعد روان و نفس بین این دو دیدگاه وجود دارد. صدرا نفس را جوهر و فرانکل عرض میداند. در بعد سوم، یعنی روح یا عقل پنج وجه شباهت و پنج وجه تفاوت بین این دو نظریه وجود دارد. دیدگاه صدرا در تبیین ساختار وجودی انسان موفقتر است و به عقل و نقل نزدیکتر. اعتقاد به ابعاد سهگانه انسانی تاثیری مستقیم در مشاوره و درمان دارد.
کلیدواژگان: ابعاد وجود انسان، صدرالمتالهین، فرانکل، نفس و بدن، معنادرمانی، مراتب نفس -
صفحه 69
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی «آموزش یکپارچهنگر توحیدی» بر صمیمیت زناشویی، باورهای ارتباطی و عملکرد خانواده است. روش این پژوهش «نیمهآزمایشی» با طرح پیشآزمون پسآزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بوده است. جامعه آماری مطالعه والدین دانشآموزان یکی از مدارس پسرانه دوره ابتدایی در سال تحصیلی 9697 شهر سبزوار بود که با استفاده از روش «نمونهگیری در دسترس» تعداد سی تن انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 تن) و کنترل (15 تن) قرار گرفتند. برای گروه آزمایش هشت جلسه گروهدرمانی 90 دقیقهای به شیوه «یکپارچهنگری توحیدی» برگزار شد، ولی برای گروه کنترل هیچ مداخلهای صورت نگرفت. ابزار پژوهش سه مقیاس «صمیمیت زناشویی» «باورهای ارتباطی» و «عملکرد خانواده» بود که در جلسات پیشآزمون و پسآزمون و پیگیری در دو گروه اجرا شد. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها، از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون «بنفرونی» استفاده گردید. نتایج نشان داد «آموزش یکپارچهنگر توحیدی» موجب بهبود صمیمیت زناشویی، باورهای ارتباطی و عملکرد خانواده گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شد (0005/0>P). بنابراین، میتوان از «آموزش یکپارچهنگر توحیدی» برای ارتقای صمیمیت زناشویی، باورهای ارتباطی و عملکرد خانواده استفاده نمود.
کلیدواژگان: صمیمیت زناشویی، باورهای ارتباطی، عملکرد خانواده، یکپارچه نگر توحیدی -
صفحه 91
انباشت فشارهایهای روانی متعدد فردی، خانوادگی و اجتماعی در زندگی نوجوانان، میتواند منجر به شکلگیری آسیبهای روانی و اجتماعی گردد. این مسیله لزوم توجه به پژوهش در زمینه روشهای مقابله متناسب با فرهنگ دینی و اجتماعی را برجسته میکند. هدف پژوهش بررسی تاثیر آموزش مقابله دینی بر سلامت روان و تنظیم شناختی هیجان در دختران نوجوان است. طرح پژوهش از نوع «نیمهآزمایشی» بوده و جامعه آماری 45 تن از دختران نوجوان مراجعهکننده به مرکز مشاوره آموزش و پرورش هستند که براساس نمونهگیری در دسترس انتخاب و پس از یک جلسه مصاحبه تشخیصی و توجیهی، پیشآزمون (مقیاس سلامت روان و نظمجویی شناختی هیجان) اجرا گردید. پس از بررسی نتایج آزمونها، 24 تن که کمترین نمرات را داشتند، در 2 گروه 12 نفره آزمایش و گواه به صورت تصادفی جایگذاری شدند. برای گروه آزمایش آموزش هشت جلسه مهارتهای مقابله دینی اجرا گردید. سپس برای مقایسه اثر این مداخله، از هر دو گروه پسآزمون گرفته شد. تحلیل کوواریانس چندمتغیری با 90/0 معناداری آموزش را بر عاملهای تنظیم شناختی هیجان نشان میدهد. همچنین در متغیر سلامت روان تاثیرگذاری با 81/0 نشان میدهد که آموزش مقابله دینی بر نشانگان سلامت روان موجب بهبود عملکرد شده است.
کلیدواژگان: آموزش مهارت های مقابله دینی، سلامت روان، نظم جویی شناختی هیجان، دختران نوجوان -
صفحه 113
هدف پژوهش حاضر الگویابی ساختاری کارکرد خانواده ایرانی اسلامی است. روش پژوهش «کمی»، از نوع «مطالعات پیمایشی، همبستگی و الگویابی» است. به منظور الگویابی، ابتدا براساس الگوی فرایندی و نظری ابعاد کارکرد خانواده ایرانی اسلامی، گویههای پرسشنامه طراحی شد و سپس برای روایی سازه و اعتباریابی آن از بین دانشجویان مراکز آموزش عالی و مراکز مشاوره شهر اصفهان با روش نمونهگیری «چندمرحلهای» پرسشنامهها در میان 300 تن از آنها توزیع گردید. دادههای جمعآوریشده توسط نرمافزار «Amos» و با کمک تحلیل عاملی تاییدی و شاخصهای برازش تحلیل گردید. یافتههای تحلیل عاملی تاییدی و شاخصهای برازش آن حاکی از معرف بودن و مطلوبیت الگوی چهار عاملی پرسشنامه کارکرد خانواده ایرانی اسلامی بود. این چهار عامل عبارت بود از: رفتارهای محترمانه و ارتباطات عاطفی، ایفای نقش، رعایت حریمها، و ارزشهای معنوی مذهبی. همچنین نتایج تحلیل مسیر در الگویابی ساختاری کارکرد خانواده نشان داد که کارکرد ارزشهای معنوی مذهبی بر سایر کارکردها تاثیری مثبتی دارد؛ یعنی میتواند سایر کارکردها را تنظیم نماید. ضریب پایایی برای همه خردهمقیاسها و کل آزمون بالاتر از 90/0 بود که حاکی از اعتبار و هماهنگی درونی مطلوب آزمون است. بنابراین نتایج این پژوهش نشان داد که خانواده ایرانی اسلامی دارای چهار کارکرد اصلی است که کارکرد «ارزشهای معنوی مذهبی» تنظیمگر برای سایر کارکردها محسوب میشود.
کلیدواژگان: خانواده ایرانی اسلامی، الگو یابی، ارزش های معنوی مذهبی، روان شناسی -
صفحه 133
مداخلات شناختی رفتاری مذهبمحور تاثیر معناداری بر فرایندهای روانشناختی دارد. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی مداخله شناختی رفتاری مبتنی بر آموزههای اسلام بر اهمالکاری و کمالگرایی دانشجویان دختر است. این پژوهش به صورت نیمهتجربی با پیشآزمون، پسآزمون و گروه گواه طرح شده است. جامعه آماری این پژوهش تمام دانشجویان دختر مشغول به تحصیل در دانشگاه «پیام نور» شهر رامشیر هستند که از میان آنها به شیوه «تصادفی چندمرحلهای» 20 تن از افرادی که در آزمون اهمالکاری یک انحراف معیار پایینتر از میانگین و در آزمون کمالگرایی یک انحراف معیار بالاتر از میانگین داشتند، انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم گردیدند. ابزارهای پژوهش شامل «مقیاس اهمالکاری» تاکمن و «مقیاس کمالگرایی» اهواز بود. گروه آزمایش ده جلسه 90 دقیقهای مداخله شناختی رفتاری مبتنی برآموزههای اسلامی دریافت کردند، اما گروه کنترل مداخلهای دریافت نکردند. نتایج حاصل نشان داد بین دو گروه آزمایش و کنترل از لحاظ متغیر اهمالکاری و کمالگرایی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0>p). میزان کمالگرایی و اهمالکاری در گروه آزمایش نسبت به پیشآزمون و گروه کنترل بهطور معناداری کاهش یافت. بنابراین میتوان نتیجهگرفت: مداخله شناختی رفتاری مبتنی بر آموزههای اسلام بر کاهش اهمالکاری و کمالگرایی دانشجویان دختر موثر بوده است.
کلیدواژگان: مداخله شناختی رفتاری مبتنی بر آموزه های اسلام، اهمال کاری، کمال گرایی -
صفحه 147
«فراشناخت دینی» از مباحث مهم در حوزه نظری و پژوهش محسوب میشود. بههمین سبب، ساخت یک پرسشنامه دارای روایی و اعتبار، برای اندازهگیری این سازه یک ضرورت اجتنابناپذیر است. پژوهش حاضر با هدف ساخت پرسشنامه روا و معتبر برای اندازهگیری فراشناخت دینی انجام شد. نمونه پژوهش شامل 512 دانشجو (216 مرد و 296 زن) کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه بیرجند است که با استفاده از روش «نمونهگیری تصادفی خوشهای» انتخاب شدند. براساس مبانی نظری مرتبط با بحث، پرسشنامه اولیه با 30 سوال تهیه و سپس آزموده شد. دادهها توسط پرسشنامههای «فراشناخت دینی»، «باورهای فراشناختی» و «تعهد مذهبی» جمعآوری گردید. برای تحلیل دادهها از تحلیل «عاملی اکتشافی» و «ضریب همستگی پیرسون» استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی وجود چهار عامل اصلی در پرسشنامه را تایید کرد که شامل دانشفراشناختی دینی درباره شخص، تکلیف، راهبرد، و تجربه فراشناختی دینی است. علاوه بر این نتایج نشان داد این پرسشنامه از روایی واگرا و روایی همگرا برخوردار است. اعتبار پرسشنامه با استفاده از روش «آلفای کرونباخ» و روش «دونیمهکردن» تایید شد. در نتیجه میتوان گفت: پرسشنامه «فراشناخت دینی» از روایی و اعتبار لازم برخوردار است و میتوان از آن برای اندازهگیری فراشناخت دینی دانشجویان استفاده کرد.
کلیدواژگان: فراشناخت دینی، دانش فراشناختی دینی، تجربه فراشناختی دینی -
صفحه 161
با توجه به ارایه مولفههای تشکیلدهنده سازه «امید» توسط اسنایدر در بافت غیرایرانی اسلامی، هدف این پژوهش ترمیم و تکمیل الگوی «امید» اسنایدر در جوامع شیعی ایرانی براساس نظریه زمینهای است. با توجه به هدف، رویکرد کیفی و روش نظریه زمینهای انتخاب شد. بدین منظور 37 جوان شیعه با روش «نمونهگیری هدفمند» و «گلوله برفی» انتخاب و با آنها مصاحبه کیفی نیمهساختاریافته صورت گرفت و مصاحبهها تا دستیابی به اشباع دادهها ادامه یافت. یافتههای پژوهش نشان میدهد سازه «امید» در جوان شیعه، چهار مولفه اصلی و بیست زیرمولفه دارد: 1. هدفگذاری الهی و شفاف (هدف زندگی: رضای الهی و سعادت اخروی، توجه به اهمیت و پیامدهای اهداف، تعیین اهداف عینی و شفاف، تعیین اهداف چالشی و واقعبینانه، تعیین اهداف گام به گام، تعیین اهداف گرایشی و ایجابی، فرایندگرایی بهجای نتیجهگرایی)؛ 2. انگیزش درونی (احساس نیاز «روانشناختی معنوی»، علاقه به هدف، الگوگیری، سازگاری و انعطافپذیری)؛ 3. نگرش مثبت (مثبتنگری نسبت به آینده، احساس توانمندی، امید متعالی)؛ 4. تدبیر (مهارت حل مسیله، جلب حمایت اجتماعی، یاری گرفتن از امور الهی، برنامهریزی، مقابله با موانع، تلاش). سازه «امید» جوان مسلمان شیعه براساس «نظریه زمینهای»، در مقایسه با سازه «امید» اسنایدر و سازه «امید» براساس منابع اسلامی خلیلیان، اجزای کاملتری دارد. بنابراین نتایج این پژوهش بستر مناسبتری برای تدوین پرسشنامه امید بومی و همچنین تدوین برنامههای آموزش روانی معنوی امید فراهم کرده است.
کلیدواژگان: الگوی امید، پژوهش کیفی، مسلمان، شیعه -
صفحه 181
بلایا رویدادهای غیرقابل پیشبینی، ناگهانی، در مقیاس بزرگ و فاجعهباری هستند که لازم است جوامع برای مقابله با آنها آماده شوند. پژوهش حاضر با هدف بازنمایی فرایند تابآوری در میان زلزلهزدگان دینمدار سرپل ذهاب انجام شده است. رویکرد پژوهش «کیفی» و روش پژوهش از نوع «دادهبنیاد» است. بدینمنظور 27 تن از زلزلهزدگان سرپل ذهاب به روش «نمونهگیری نظری و با استفاده از مصاحبه عمیق تحت مطالعه قرار گرفتند. دادهها پس از جمعآوری، ثبت و رمزگذاری، در قالب مقولههای اصلی دستهبندی شدند و از طریق فنون رمزگذاری اشتراوس و کوربین، رمزگذاری باز، رمزگذاری محوری و رمزگذاری گزینشی تحلیل شدند. براساس نتایج بهدستآمده، ایمان به خدا و روز قیامت مقوله هستهای در نظر گرفته شد. شرایط علی عبارت بود از: توکل به خدا، اعتقاد به قضا و قدر الهی و اجرای عدالت. اتحاد و انسجام بهمنزله شرایط زمینهای و انجام فعالیتهای مذهبی بهمثابه شرایط واسطهای انتخاب شد. راهبردهای زلزلهزدگان برای مقابله با زلزله و تبعات آن عبارت بود از: نوعدوستی و الگوگیری. در نهایت، پذیرش و نگاه به زندگی بهمثابه وسیله و نه هدف پیامد این الگو معرفی شد. این مطالعه تصویری روشن از فرایندها، پاسخها و بهبودی بعد از بلایا ارایه میدهد. یافتههای این پژوهش میتواند به ایجاد پاسخهای موثر و سریع در بازماندگان بلایا کمک کند.
کلیدواژگان: تاب آوری، دین مدار، زلزله زدگان، ایمان به خدا و روز قیامت -
صفحه 201
این پژوهش با هدف تبیین حوزه معنایی «اضطراب» برای ارتقا و یا اصلاح روشهای درمان در حوزه روانشناسی با روش «تحلیل محتوای کیفی» انجام شد و با تحلیل مفاهیم همنشین و جانشین «اضطراب» در متون روایی معین نمود مفاهیم «هم، ارتیاب، فزع، قلق و...» به سبب ویژگیهای «ترس مبهم، ترس ناشی از ناامنی، نگرانی از رفتار خود» به صورت خاص و واژههای «وجع، ضیق، رجز، خوف و...» به انضمام قرینه دال بر همان ویژگیها، به گونه عام با «اضطراب» متناظرند. همچنین در میدان معنایی «اضطراب» میتوان آن را به سه نوع شناختی، عاطفی و رفتاری تقسیم کرد. اما واژههای «امن»، «استقرار»، «راحه»، «اطمینان»، «شرح صدر» در تقابل با «اضطراب» قرار دارند. دیگر یافتهها حاکی از آن است که اضطراب بهمنزله بخشی از زندگی انسانی دارای مراتبی است. اضطراب در مرحله پایین، بهنجار است و موجب پیشرفت انسان میشود. اما در مرتبه بالا، نابهنجار است. ایستایی اضطراب در مرحله مزمن وقتی است که نگرشهای ناکارامد اراده وی را در انجام وظایف دینی از او بگیرد.
کلیدواژگان: اضطراب، واژه شناسی اضطراب، روایات اسلامی، اضطراب و روایات اسلامی، ایستایی و رشد انسان -
صفحه 219
پژوهش حاضر به بررسی رابطه ویژگیهای شخصیتی و آیندهنگری با سلامت روان پرداخته است. روش پژوهش حاضر «توصیفی» و از نوع تحلیل رگرسیون است. تعداد 101 دانشجوی سال 9798 در دانشگاههای قم به شیوه «تصادفی ساده» انتخاب شدند. متغیرهای پژوهش حاضر توسط پرسشنامه «شخصیت نیو»، مقیاس «حزم براساس منابع اسلامی» و پرسشنامه «سلامت عمومی» اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که میان نوروزگرایی و سلامت روان رابطه منفی وجود دارد و در مقابل، برونگرایی، وظیفهشناسی، توافقپذیری و آیندهنگری رابطه مثبت و معناداری با سلامت روان دارند. نتایج همچنین نشان داد که نوروزگرایی قویترین پیشبینیکننده سلامت روان است. بعد از نوروزگرایی، آیندهنگری بیشترین سهم را در پیشبینی سلامت روان دارد. علاوه بر این، هریک از ویژگیهای برونگرایی و وظیفهشناسی سهم معناداری در پیشبینی سلامت روان دارند. بهطورکلی، نتایج تحقیق حاضر از این دیدگاه که ویژگیهای شخصیت و آیندهنگری سهم قابلتوجهی در پیشبینی سلامت روان دارند، حمایت کردند و نشان دادند: ویژگیهای شخصیت و آیندهنگری قادرند 53.5% از واریانس سلامت روان را تبیین کنند.
کلیدواژگان: ویژگی های شخصیتی، آینده نگری (حزم)، سلامت روان